مشاهده بازی کودکان، راهی برای درمان روح و روان آنها
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۳۳۳۵۴۵
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، نشست «آثار روانشناختی و تربیتی بازی و اسباببازی»، روز دهم دی ۱۳۹۸ و در پنجمین جشنواره ملی اسباببازی برگزار شد.
میترا حکیمشوشتری روانپزشک کودک، در ابتدای این نشست به اهمیت و نقش بازی اشاره و بیان کرد: کودکی، بهترین زمان برای رشد سیناپسهای مغز است و بازی به این مهم کمک میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گفته این روانپزشک کودک، بازی فرصتی برای بیان خود، راهی برای شناخت هستی و دنیای پیرامون و وسیلهای برای یادگیری مهارتهای اجتماعی و کشف و حل مساله است. همچنین بازی، انعطافپذیری بچهها را بالا میبرد و باعث ایجاد ارتباط موثر بچهها با آدمهای دیگر میشود.
حکیم شوشتری با اشاره به اینکه بچهها در جریان بازی با مهارتهای زندگی آشنا میشوند گفت: کودکان با بازی یاد میگیرند، چهطور ناکامیها را تحمل کنند، به خودباوری و اعتماد به نفس میرسند و علاوه بر این بازی به مهارتهای حرکتی آنها کمک میکند.
به گفته این روانپزشک، ارزیابی وضع روانی کودک از طریق مشاهده چگونگی بازی آغاز میشود. به این معنی که مقدار زمانی که بچهها، صرف یک بازی میکنند، همچنین تمایل به انجام بازی و نحوه استفاده از زبان و تواناییهای جسمی از جمله مواردی است که از طریق مشاهده بازی بچهها میتوان به آن رسید.
حکیم شوشتری به نقش نقاشی اشاره و بیان کرد: توجه به نقاشی کودکان، یکی از راههای مهم شناخت ذهن و روان کودکان است. بچهها از ۱۸ ماهگی علاقه خود به نقاشی را نشان میدهند و ما با نگاه کردن به کارهاشان میتوانیم به مشکلات آنها پی ببریم. برای مثال بچههایی که در نقاشیهای خود، چشمها را بزرگتر و بازتر از حد معمول میکشند، اضطراب دارند و دلشان میخواهد همه چیز در کنترلشان باشد.
عروسک، درمانی برای آلزایمریهاست
پس از آن محمدکامران درخشان، روانپزشک با اشاره به نقش عروسک در درمان بیماری آلزایمر گفت: عروسک یک کالای فرهنگی است و تنها به بچهها اختصاص ندارد. گرچه کودکان عروسک را دوست دارند چون دروغ نمیگوید؛ تهدید، بدقولی تنبیه، تحقیر و سرزنش نمیکند. همچنین عروسک، بچهها را با هم مقایسه نمیکند و به جای آنها تصمیم نمیگیرد. از این رو ارتباط خوبی بین بچهها و عروسکها وجود دارد.
این روانپزشک به سیر تکاملی عروسکها اشاره و بیان کرد: در قرن بیستم، کارتن شکل گرفت و عروسکها بر صفحه تلویزیون پدیدار شدند. این مساله بر تخیل کودکان، تاثیر بسیار گذاشت. در قرن ۲۱ هم رباتها که نسل جدید عروسکها بودند از گرد راه رسیدند و از دنیای کودکان، پا فراتر گذاشتند و زندگی انسانها را متحول کردند.
درخشان با اشاره به عوامل موثر در بروز آلزایمر گفت: هر ۱۱ دقیقه در ایران، یک نفر به آلزایمر مبتلا میشود. کاهش فعالیتهای آموزشی و تعاملات اجتماعی همچنین اضطراب و افسردگی از عوامل موثر بر بروز این بیماری هستند.
به گفته این روانپزشک، سه ماه عروسک درمانی موجب کاهش استرس و اختلالات رفتاری در بیماران مبتلا به آلزایمر میشود. بنابراین تولیدکنندگان اسباببازی میتوانند به این افراد هم توجه کنند.
درخشان همچنین بیان کرد: ضروری است که ما بازیهای خود را مناسبسازی کنیم و روزمره زندگی افراد و فرهنگ بومی آنها را هم در نظر بگیریم. چراکه مبتلایان به آلزایمر، درست است که حافظهشان ضعیف شده اما احساسات و عواطفشان به قوت خود باقی مانده است.
سبک زندگی را میتوان با بازی تغییر داد
مجتبی حبیبی، روانشناس هم به بحث درباره «سبک زندگی و بازی» پرداخت و گفت: بازی تنها یک وسیله ارتباطی نیست. بازی، راهی برای شناخت است و با بازی میتوان تاریخ و فرهنگ را به بچهها یاد داد. امروز با بازی میتوان روح و روان بچهها را درمان کرد. بچهای که استرس دارد، حتی کودکی که پدر و مادر خود را از دست داده و از دست دادن را تجربه کرده یا مورد تجاوز قرار گرفته را میتوان با بازی درمان کرد.
به گفته این روانشناس، امروز بازیهای کامپیوتری، زمان و مکان را در هم شکستهاند. امروز بازی، وسیلهای برای تشخیص بیماریها و مشکلات روانی یا درمان آن نیست. امروز بازی موجب ارتقای کیفیت روانی آدمها میشود و ما نباید اینمساله مهم را نادیده بگیریم.
در پایان نشست، سعیده سوادکوه، دانشجوی کارشناسی ارشد گرافیک به ارائه مقاله و پژوهش دانشگاهی خود پرداخت و گفت: دانشآموزانی هستند که به لحاظ قد و قامت و ظاهر و هوش و استعداد یادگیری شبیه به همسن و سالهای خود هستند اما دچار اختلال در صحبت کردن، شنیدن، خواندن و یادگیری مفاهیم ریاضی هستند. من روی این افراد و اسباببازیهای مناسب برای آنها کار کردهام.
پنجمین جشنواره ملی اسباببازی با شعار «تمرین زندگی» از ۷ تا ۱۳ دی ۱۳۹۸ همه روزه از ساعت ۹ تا ۱۹ میزبان علاقهمندان در مرکز آفرینشهای فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واقع در خیابان حجاب تهران خواهد بود.
۲۳۵۲۳۲
کد خبر 1337640منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: کودکان کانون پرورش فکری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۳۳۳۵۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رابطه دردسرساز سحر دولتشاهی و پیمان معادی خارج از اتاق درمان
محمدرضا مقدسیان منتقد و کارشناس سینما شب گذشته نهم اردیبهشت با حضور در برنامه «سینمازاویه» درباره سریال «افعی تهران» و نسبت آن با سینمای جنایی گفت: در سینمای جنایی حرکت در عمق خیلی بیشتر است. مهمتر از اینکه جنایت را چه کسی انجام داده این مهم است که جنایت چرا انجام شده و آن کسی که این جنایت را مرتکب شده دچار چه پیچیده گیهای شخصیتی بوده است. در اینجا برای تحلیل سرسخت و عمق پیدا کردن ماجرا این ضرورت که فهم دقیقی از تحلیل موقعیت و روانکاوی داشته باشیم، اهمیت پیدا میکند.
به گزارش رادیو گفتگو، وی ادامه داد: پیمان معادی یک ضرورتی را در سینمای ایران حس کرده و آن هم تنوع داستانها و موقعیت هاست چراکه در سینمای ایران داستانهای جنایی که استخوان دار باشند و تنه به کمدی نزنند زیاد نداشته ایم.
مقدسیان درباره نحوه نمایش درونیات شخصیت در «افعی تهران» گفت:، اما معادی یک رندی کرده و همان تلاشی که باید انجام میداده تا در موقعیتهای مختلف، در جهان شخصیت ورود کند و او را به مخاطب معرفی کند به اتاق درمان آورده است. طبیعی است هر کسی که در اتاق درمان قرار میگیرد، درمانگر تلاش کند درونیات او را شناسایی کند. اما اگر قرار بود در اتاق درمان این اتفاق نیفتد باید موقعیتهای پیچ در پیچی میساخت که اطلاعات درباره شخصیت کم کم به مخاطب منتقل بشود.
این کارشناس، سینما را به عنوان یک تلنگر برای اهمیت بیشتر به سلامت روان مهم دانست و افزود: واقعیت این است که در همه جای دنیا کمپینهایی تشکیل میشود که آدمها بیش از پیش به سلامت روان خود اهمیت بدهند. اگر سینما بتواند تلنگری بزند یا روان درمانی به امری تبدیل شود که آدمها به آن اعتماد کنند و به آن روی بیاورند، اتفاق خیلی مثبتی روی داده است.
مقدسیان درباره انتخاب رواندرمانگر و شیوه مواجه سریال با این مساله گفت: دغدغه پیمان معادی در این سریال جدای از اینکه به او کمک کرده درونیات شخصیت را با حضور در اتاق درمانگر به مخاطب منتقل کند، کمک کرده تا او یک نوع فرهنگ سازی هم انجام بدهد. اما همان طور که روان درمانی و سراغ گرفتن از درمان گر مسالهای است که باید روی آن فرهنگ سازی بشود، مسلح شدن به انتخاب روان درمان گر درست هم باید اتفاق بیفتد.
وی افزود: ما به اندازه روان درمانگران کاربلد، روان درمانگرانی داریم که کم عمق و کم دانش هستند و احساس مسئولیت نمیکنند و این آسیب زاست. برای همین است که نظام روان درمان گری در دنیا استانداردهای سفت و سختی دارد که باید مانند یک میثاق پزشکی رعایت بشود.
مقدسیان پاشنه آشیل سریال را در انتخاب روانگر درست دانست و گفت: سریال در این نقطه اشتباه میکند. مناسبات اتاق درمان به درستی منتقل نمیشود و ارتباط بین مراجع و روان درمانگر خارج از اتاق درمان مردود است.
وی با بیان اینکه رفتن به سراغ اتاق درمان برای جذابتر شدن درام، استانداردهایی هم دارد افزود: ماجرا این طور نیست که یا ما نباید سراغ اتاق درمان برویم یا اگر رفتیم هر طور شد آن را جذاب کنیم. یک سری خط قرمزها در اتاق درمان وجود دارد.
مقدسیان ادامه داد: اطلاعات شخصی روان درمان گر با مراجع نباید در میان گذاشته شود و آشنایی به غیر از آشنایی اتاق درمان با روان درمان گر نباید اتفاق بیفتد. او فقط باید شنونده باشد همدلی کند، اما در نقش روان درمان گر. ممکن است جایی که مراجع درک میشود، احساس وابستگی به درمانگر پیدا کند. اینجا درمانگر یا باید از تکنیکها استفاده کند و برای مراجع واضح بشود که این رابطه عاطفی در نقش درمانگر است و لاغیر. اگر این اتفاق نیفتد باید مراجع به درمانگر دیگری معرفی کند.
این کارشناس سینما استانداردهای اتاق درمان را مهم دانست و افزود: این مهم است که استانداردها را رعایت کنیم چراکه ممکن است کسی بعد از کشمکشهای زیادی با خودش بپذیرد که درمان بشود، ولی با این اتفاق، نتیجه درخوری نگیرد و اعتماد شخص به روان درمانگر از بین برود و هیچ وقت در زندگی به روان درمانگر مراجعه نکند.
مقدسیان در پایان درباره نقاط مثبت و ضعف اثر گفت: «افعی تهران» در بخش توجه به روان درمان گری موفق است، اما در تصویر کردن اتاق درمان و شیوه رفتار سحر دولتشاهی به عنوان درمان گر و ارتباط عاطفی که بین او و مراجعش (پیمان معادی) تصویر میکند، از اساس بر ضد روان درمان است. اینجا دانش و توانایی فیلمنامه نویس کم بوده، او عشق آن را داشته که به این موضوع بپردازد، اما علم آن را نداشته است. برای جذاب کردن درام هم مولفههای دیگری بود که بدون زیر پا گذاشتن استانداردها و خط قرمزها میشد از آنها بهره برد.